قسمتی از رمان :
وفتی به بلندترین نقطه از کوهی که همیشه بدانجا میرفت، رسید. لبخند فاتحانه و زیبایی زد و چند نفس عمیق کشید. بعد روی تخته سنگی نشسته تا ریتم ضربان قلبش به حالت عادی بازگردد . آنگاه با شعفی وصف ناپذیر و نگاهی تحسین آمیز دشتهای فراخ و زمین های وسیع اطراف را از نظر گذراند.
برای اطلاع از تازه ترین رمانهای روز عضو سایت شوید
با عضویت در سایت میتوانید از خدمات انجمن سایت از قبیل درخواست رمان ، دانلود رمان های ثبت شده توسط کاربران ، بحث و گفتگو در مورد رمان ها نیز استفاده کنید
رمانک رمان ,دانلود ,سایت ,دانلود رمان منبع
درباره این سایت