خلاصه:
ماجرا از نفوذ دو مرد در میان خلافکارها آغاز میشه. دو مرد کاملا متفاوت، دو مرد که مدت‌هاست برای رسیدن به این روز تلاش کردند؛ اما حضور یک دختر، دختری از جنس پروانه مسیر رو عوض می‌کنه. دختری که از پدرش یک زندگی آروم و شاد می‌خواد؛ نه پول و ثروت، نه زندگی که باید از ترس دشمنان و رقبا زندانی باشه و نه زندگی که در اون نیاز به محافظ داشته باشه، اون هم محافظی از جنس عقرب!
داستان زیبا و مهیج و البته رمز آلودی در انتظار خواننده‌های این رمان است.

 

«باید شست از قلب
هر آن‌چه نشان از آرزو و عشق است.
بگذار دستانت آن‌قدر بی‌رحم شوند
تا بتوانند بدرند.
گاهی باید سنگ شد
محکم و نفوذ ناپذیر
چون از زمانه آموختم
بی‌رحم، می‌درد دل رحم را…»

قسمتی از متن رمان :
قطرات عرق از روی شونه‌هام سر می‌خورد و روی کف سرامیک می‌ریخت. نزدیک به یه ربع میشد که داشتم شنا می‌رفتم. موهام خیس عرق شده بود. هر روز صبح این کار من بود. یه شنای دیگه رفتم و خودم رو روی سرامیک خنک خونه رها کردم، این خنکی حس خوبی رو بهم القا می‌کرد.
به سقف نگاه کردم و حرفای سعید رو به خاطر آوردم که می‌گفت:
-کم کم داره جور میشه. حسابی ترسیده! ای کاش من و تو رو یه جا با هم ببره. خلافش بیش از اندازه شده و حسابی واسه خودش دشمن تراشیده، این‌طوری کار ما هم خیلی سخت‌ترمیشه. دیشب با تمنا صحبت کردم. بعد از حرفام زد زیر گریه. می‌دونی چند وقته ندیدمش؟ یک‌سال!
چشمام رو کوتاه روی هم گذاشتم. باید سعید رو از اومدن منصرف می‌کردم؛ ولی حرف حساب تو کتش نمی‌رفت.

 

 

برای اطلاع از تازه ترین رمانهای روز عضو سایت شوید
با عضویت در سایت میتوانید از خدمات انجمن سایت از قبیل درخواست رمان ، دانلود رمان های ثبت شده توسط کاربران ، بحث و گفتگو در مورد رمان ها نیز استفاده کنید

 

 

قسمت دانلود

دانلود

 


رمانک رمان ,دانلود ,فرمت ,سایت ,زندگی ,دانلود رمان ,رمان براي منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت دانلود بهترین پک های gta برای اندروید تصفیه آب easywell فروشگاه gtf2 حل مشکل نرم افزاری شما Shop پرسش مهر 97 تخفیف گروه مهندسین نواندیش گرمی موزیک